یکپارچه کننده یا هموندساز سیستم های هوشمند در ساختمان چه معنا می دهد؟

اکنون شاهد نوشتارها و سخنان بسیاری درباره ساختمان­ های هوشمند[1]، اینترنت اشیاء یا به زبان پارسی پرموته ­های هوشمند ([2]IOT) و دیتای بزرگ[3] هستیم.

همه ی این ها بر این سخن استوار است: بایدهای «تجمیع»، یکپارچه سازی و هموند کردن همه ی فناوری قابل ستایشی که اکنون در اختیار داریم. 

اما به راستی این به چم و معنای چیست؟ و این هایی که به این کار می پردازند و تجربه و دانش و خرد و توانایی کار هموند سازی را دارند کیستند؟

باید به راستی بدانیم که این مردمان باید دارای چه مهارت و تبحری باشند و این که کسی را که یکپارچه ساز و هموند کننده[4] می نامیم باید دارای چه ویژگی ها و خصوصیاتی باشند. بگذارید از علت آغاز کنیم:

علت وجود یک تجمیع کننده و یکپارچه ساز این است که اجزای گوناگون و منفک را که عمدتا جدای از یکدیگر می باشند (سخت افزار و نرم افزار) را گرفته و از به دور هم آوردن و همساز و همگون نمودن آن ها راهکارهایی به وجود می­آورد؛ موردی یکپارچه و توانا که می تواند نیاز ارمندی، سبزی و پویایی ساختمان ها را فراهم ساخته و کاری شگرف در صرفه جویی انرژی انجام دهد و هوایی مطبوع و پایدار در طول همه ی فصول در ساختمان ها حکمفرما سازد! اگر بخواهیم این گرد هم آوردن و سازگار کردن سیستم ها را در ابتدایی ترین سطح آن بررسی کنیم در این صورت این خویشکاری به معنی ایجاد شرایطی است که این وسایل بتوانند به زبان مشترکی تجهیز شوند تا امکان گفتگو میان خود را فراهم نماید. چیزی مثل گفتگوی میان لون[5] با بکنت[6] و مودباس[7] و غیره.البته این نویسنده به دلیل مسایلی که لون می تواند از نظر امنیتی برای مصرف کننده به وجود آورد ( زیرا که تحت نظارت کامل شرکت آمریکایی در سایه مثل اشلون[8] می باشد و لذا باید کلیه سازندگان تجهیزات کنترلی به آن حق امتیاز دهند و اشلون می تواند از آنچه در محل کاربران می گذرد آگاهی داشته باشد) به هیچ وجه به کارگیری لون را در سیستم ها توصیه نمی کند.

سطح دیگر خویشکاری یک یکپارچه ساز سیستم های هوشمند عبارت از وادار کردن کاربرد های نرم افزاری به ایجاد گفتگو در میان یکدیگر است. مثلا این که داده و یا اطلاعات به عنوان بخشی از راه حل در میان کاربردها ها جریان پیدا کند.

مثالی از دو روش واضح و روشن که به دست تجمیع کنندگان و یا هوشمند سازان و یکپارچه سازان (system integrators) انجام می شود: 

«یکپارچه ساز یا هموند کننده عبارت از شخص یا شرکتی است که دارای تخصص کافی در گردآوردن زیرمجموعه ها و یکپارچه کردن و یکی نمودن آن ها باشد تا اطمینان حاصل شود که این زیرمجموعه ها قابلیت و توانایی کار و خویشکاری به طور یکپارچه را دارند. تجمیع زیر مجموعه ها موردی است که به آن در عمل "تجمیع، یکپارچه و یا هموندی[9] " گفته می شود. اما فراتر از این ظرفیت ها لازم است که شما بر اساس مواردی که ذکر خواهد شد عمل نمایید و زیاد گرفتار این تعاریف برای این که یک "فرد یکپارچه ساز" نامیده شوید نگردید. زیرا ما و بسیاری از همکاران ما بر این باور هستیم که در این جا مهارت ها و کیفیت ها حرف اول را می زند و این است که باید شخص یا شرکت دارا باشد تا سیستم اینتگریتور یا هموند ساز و یکپارچه کننده نامیده شود.»

تمرکز Focus

در جهان امروزی بسیار مشکل است تا بتوان فرد یا شرکتی را یافت که استاد همه ی چیزها باشد و بر همین باور و منطق است که من اعتقاد دارم که سازندگان هرگز نمی توانند به عنوان یک یکپارچه کننده سیستم ها عمل کنند و آن چه را که این شرکت ها به راحتی انجام می دهند، خود به عهده گیرند. 

من هنوز بر این باور هستم که سازندگان تجهیزات کنترلی نظیر هانیول، زیمنس، جانسون، اشنایدر و غیره هرگز نمی توانند کار یکپارچه سازی محصولاتی را که خود عرضه نموده اند به خوبی استادان یکپارچه سازی[10] انجام دهند. البته این یکی از دلایل سپردن کار تجمیع و هموند سازی به شرکت های استادان یکپارچه سازی سیستم ها می باشد. زیرا که چنین کاری برای مشاوران[11]، توزیع کنندگان[12] و پیمانکاران نیز مشکل است و هرگز نخواهند توانست مانند این گروه از استادان عمل نمایند، البته نباید این را هم بیان نکرد که شرکت های مهندسین مشاور، توزیع کنندگان محصولات و پیمانکاران، دارای مهارت ها و خویشکاری های دیگری هستند که در جای خود و در کار سیستم های مدیریت ساختمان[13] از ارزش بالایی برخوردار است. 

ساخت و ساز محصولات به عهده شرکت های سازنده ای چون هانیول است و طراحی مکانیکی و الکتریکی و کنترلی از آن مهندسین مشاور و بسیاری از کارهای نصب و راه اندازی به عهده ی پیمانکاران و بازاریابی و فروش محصولات گرمایش، تهویه و تهویه مطبوع (HVAC) به عهده نمایندگی های توزیع محصول هانیول و البته کار تجمیع و یکپارچه سازی سیستم های هوشمند که به عهده شرکت آفرش است:

شرکت آفرش نماینده رسمی و انحصاری در حوزه یکپارچه سازی سیستم های هوشمند در ساختمان است تا حاصل آن یک سیستم مدیریت ساختمان سبز، ارمند و پویا (Green- Safe- Productive) باشد.

گرچه در صنعت تاسیسات و ساختمان و هوشمندسازی ساختمان ها، می توان شرکت هایی را یافت که توان پرداختن به کارهای مختلفی در فناوری ساختمان را دارند اما تمرکز داشتن بر یک کار و انجام پروژه های مختلف می تواند برتری هایی برای شرکت های کنترلی و هوشمند سازی ساختمان به وجود آورد.

دارا بودن مهارت های گوناگون

آگاهی از نظم و ترتیب آن چه که یک شرکت یکپارچه کننده سیستم و یا استادان یکپارچه سازی سیستم ها باید بر آن تسلط داشته باشند به عبارت ذیل است: 

  • سیستم های کنترلی (control systems)
  • سیستم های الکتریکی (electrical systems)
  • سیستم های مکانیکی (mechanical systems)
  • تکنولوژی اطلاعات/ تکنولوژی سیستم ها (IT/IS)
  • کاربرد های نرم افزاری و مدیریت دیتا (software application and data management)
  • شبکه/ تکنولوژی اطلاعات کابرد های حفاظتی (Network/ IT/ Application Security)
  • تصویرسازی داده ها (Data visualization)

ویژگی دیگری که باید گروه ها و شرکت های استادان یکپارچه سازی سیستم ها دارا باشند عبارت از یک ستون اصلی و بایسته ای است که در نظام مدیریت خرد[14] (KM) به PPT[15] شهرت دارد که آن به معنی پروسه ها، افراد و تکنولوژی می باشد و حال با وجود شرکت های خرد پایه نظیر شرکت های استادان یکپارچه سازی سیستم ها که بن پایه وجودی آن ها بر خرد و دانایی است این ویژگی ها نیز از گوهر های بنیادین آن ها به حساب می آید:

تکنولوژی Technology

یک شرکت تجمیع کننده یا یکپارچه ساز همانند شرکت آفرش در ایران نمی باید و جایز هم نیست که فقط تجمیع کننده سیستم ها و محصولات یک سازنده باشد، زیرا که در آن صورت در حد وظایف و کار یک شرکت توزیع کننده محصولات عمل کرده است نظیر دیگر شرکت های نمایندگی که محصولات خود را به بازارهای سنتی نظیر طالقانی و غیره عرضه می کنند و حتی آن نیز از مدارک مهمی چون گواهی مبدا[16] و یا برگ سبز گمرکی و غیره برخوردار نمی باشد و لذا در صورت هر گونه تخطی در عملکرد آن ها امکان ارجاع و درخواست رعایت گارانتی و تعویض یا تعمیر آن ها وجود ندارد و لذا مورد وثوق و اعتماد کارفرمایان که از کار و نهاد شرکت های یکپارچه کننده سیستم و یا استادان یکپارچه سازی سیستم ها آگاهی دارند نخواهند بود.

اگر بخواهیم به راستی گوهر نهادینه گروه ها و شرکت های "یکپارچه ساز سیستم های هوشمند" را برشماریم باید آن ها را در یک گوهره و ویژگی کاملا متفاوت با دیگران بدانیم و آن عبارت از "فناوری محور بودن" آن ها است. البته این نیز به این معنی است که اگر آن ها تجربه و تبحر بیشتری در یک سری از محصولات روزآمد و با کیفیت و صاحب نام مثلا محصولات HVAC و سیستم کنترلرهای آن نظیر IQ4 دارند نباید تا جای امکان از آنچه در آن ها سرامد دیگران است استفاده نکنند. آنچه از این شرکت ها انتظار می رود توجه بیشتر به تکنولوژی در این صنعت است، که البته باید به صرفه بودن آن ها نیز در نظر گرفته شود، در واقع چنین شرکت هایی بیشتر در نقش مشاور و معتمد کارفرمایان و مشتریان ظاهر می شوند و لذا ابتکار کلی آن است که از بهترین فناوری ها برای یکپارچه سازی استفاده کرده و البته تکیه بر هزینه ها نیز داشته باشند.

لذا بر اساس ماهیتی که برای این نوع شرکت ها در جهان در نظر گرفته شده که بتوانند خود را تجمیع کننده و یکپارچه ساز سیستم ها بنامند، وقتی که این شرکت ها فقط همه ی شایستگی و مهارت و خرد خویش را برگرفته از محصولات و سیستم های یک سازنده می دانند مشکل خواهد بود. شاید شکی در این نباشد که این شرکت ها (توزیع کننده محصولات) می توانند به طور مثال تجهیزات متکی به لون را به دیگر تجهیزاتی که عرضه می کنند و متکی بر بکنت است متصل نمایند. 

اما اگر این براساس توانایی های سیستمی باشد که آن ها از آن آگاهی دارند و می فروشند لذا باید همواره به دنبال سیستم هایی باشند که با راه حل های آن ها سازگاری داشته باشد و فقط در آن صورت است که آن ها امکان یکپارچه سازی را پیدا می کنند در حالی که تعریف ما از شرکت یکپارچه کننده سیستم این است که می تواند با توجه به آنچه کارفرما دارد راه حل ارایه دهد چیزی که به کار کارفرما بیاید و لذا این فقط وقتی امکان پذیر است که یک شرکت یکپارچه ساز بتواند از محصولات و سیستم های دیگری نیز جدای از آن چه که نمایندگی می کند استفاده نماید (در صورت نیاز) و خود را فقط محدود به محصولات و سیستم های یک سازنده ننماید. زیرا که یک سیستم اینتگریتور باید از محصولات و سیستم هایی در پروژه ها استفاده کند که هم داری تکنولوژی و کاربرد بالایی باشند و هم از قیمت های مناسبی برخوردار باشند که بی گمان این هر دو را نمی توان در محصولات و سیستم های یک سازنده پیدا کرد.

آگاهی از فرایندها (Processes)

متاسفانه در مبحث تجمیع سیستم ها و پرداختن به مقوله فرایند و پروسه ای که در آن راهکارها توسعه می یابد، آن چه اغلب در این مورد اتفاق می افتد این است که پیش از آن که مشکل مورد شناسایی قرار گیرد به طراحی راهکارها پرداخته می شود، این که یک شرکت تجمیع کننده اظهار کند که به طور مثال " بله" ما می توانیم هر آن چه را که شما از ما بخواهید انجام دهیم، و حال فقط کافی است که بگویید چه می خواهید؟! روشی غلط و به دور از منطق است که نباید از سوی چنین شرکت هایی (شرکت یکپارچه کننده سیستم) اظهار گردد، یعنی این که باید اول با خواسته یا مشکل مشتری آشنایی پیدا کند و سپس آمادگی خود را برای رفع و بهینه کردن آن اظهار دارد. هوشمند کردن هر سرپناهی از یک واحد 50 متری گرفته تا خانه های بزرگ و ساختمان های پیچیده و آسمان خراش ها واژه ای است ناشناخته که توسط بسیاری از سرمایه گذاران و صنعت گران تاسیسات و ساختمان بیان می شود و طالب آن هستند تا بدون آن که از مفهوم " هوشمندی" آگاهی داشته باشند، به ویژه آن که همواره فرصت طلبانی نیز هستند که از این ناآگاهی سوء استفاده می کنند و به طور مثال مجهز نمودن یک اتاق به یک سنسور را که می تواند به روشن کردن لامپ ها و یا رادیاتورها بینجامد را هوشمند کردن تلقی می کنند و مثلا آن همه کاری را که باید در HVAC ساختمان شود را به کناری می نهند. زیرا که نه تخصص آن را دارند و نه حتی قادر به ارایه محصولات و سیستم های آن هستند!

بر پایه ی تعاریف استاندارد جهانی یک شرکت یکپارچه ساز و به ویژه شرکتی که به کار راه حل های هوشمند نمودن ساختمان ها اشتغال دارد می باید دارای جهات کافی در هنر تجسم باشد، در واقع این را نمی توان آن طور که خیلی ها می پندارند ساده گرفت زیرا که بسیاری از کارفرمایان اغلب از "ساختمان هوشمند" صحبت می کنند و از شرکت های عرضه دهنده سیستم های مدیریت ساختمان می خواهند که ساختمان آن ها را هوشمند سازند. اما متاسفانه آن طور که دیده شده بسیاری از آن ها هیچ ذهنیتی در این که ساختمان هوشمند چه باید باشد ندارند و لذا توصیه می شود که شرکت های استادان تجمیع کار باید از آغاز کار تصویر درستی از یک ساختمان هوشمند به کارفرمایان و مشتریان ارایه بدهند و نشان دهند که پس از حذف آن همه زمان و هزینه چه نوع ساختمانی در انتظارشان می باشد و این ساختمان ها چه تفاوت هایی با ساختمان های سنتی و معمولی دارند و یا این که این هوشمند بودن برای آن ها چه ارمغان می آورد. 

البته شرکت های استادان تجمیع کار دارای مشتریانی هم هستند که نام و برند هر یک از سیستم های کنترلی نظیر کنترلرهای HVAC، اعلان حریق[17] ، روشنایی[18] و غیره را می شناسند و از مزایای هر یک آگاهی دارند اما شاید آگاهی نباشند که مثلا وقتی این سیستم ها دارای زبان مشترکی باشند و بتوانند به طور یکپارچه کار کنند چه تغییراتی در کار ساختمان به وجود می آورند و به طور مثال ویژگی های یک ساختمان هوشمند بدانگونه که هانیول مطرح کرده است یعنی سبز بودن- ارمند بودن و پویا بودن چه شکل و شمایلی به ساختمان می دهد و ساکنان و دارندگان آن چه چیز بیشتری نصیبشان می شود که در دیگر ساختمان های به ظاهر مجهز به سیستم های کنترلی که به طور مجزا و به قولی جزیره ای کار می کنند فاقد آن هستند. به باور من، اینک وقت آن رسیده است که امتیازهای ناشی از تجمیع و یکپارچه نمودن سیستم های هوشمند در ساختمان را حتی اگر به دو یا سه سیستم محدود می شود، نظیر کنترل HVAC با مدیریت روشنایی و حفاظت و ایمنی یا اعلان حریق را برای کارفرمایان و دارندگان ساختمان ها و غیره روشن نماییم. به طور مثال اگر آن ها بدانند که فقط با هزینه ای ناچیز می توان به تهیه اجزای یک سیستم کنترل روشنایی و تجمیع آن با سیستم HVAC که قبلا تهیه و نصب و راه اندازی شده (یا خواهد شد) بپردازیم، چیزی در حدود 27 الی 30 درصد صرفه جویی در مصرف برق سیستم روشنایی بدست خواهند آورد آنگاه هیچ درنگی برای اجرای آن نخواهند داشت و این به معنی صرفه جویی در انرژی و پایداری هوای مطبوع و فرح بخش در بیمارستان ها نیز می باشد که منافع بسیاری برای صاحبان آن دارد. نشان دادن وضعیت فعلی ساختمان پیش از تجهیز کردن آن به یک سیستم یکپارچه مدیریت ساختمان و پس از اجرای طرح و آن هم بر اساس چند نکته فهم آسایش و آرامش و کاهش هزینه های مصرف انرژی و غیره می تواند پس از اجرای پروژه از هر گونه نارضایتی مشتریان جلوگیری به عمل آورد.

من خود این را از نظام مدیریت خرد که البته برخی به غلط آن را مدیریت دانش می نامند آموخته ام و در کتاب های چندی که انتشار داده ام یادآور شده ام که در هزاره سوم و در حالی که نظام مدیریت خرد خود به نسل چهارم رسیده است، آن چه سرمایه با ارزش به حساب می آید، تجربه و خرد است که چون این دو با هم جمع شوند خرد کاربردی را می سازند، چیزی که نیاکان ما در چند هزار سال پیش به آن "کوشان سو خرد" می گفتند، یعنی مجموعه ای از خرد اکتسابی و سرشتی که چون با هم بیایند گوهری ماندگار به وجود می آورند.

به باور من همه ی آن هایی که در هوشمند سازی ساختمان ها دستی دارند و به ویژه شرکت های یکپارچه کننده سیستم ها و یا استادان یکپارچه سازی سیستم ها باید در ردیف شرکت های همیشه یاد گیرنده باشند (یادگیری- نه آموزشی). من نیز چون دیگر دست اندر کاران یکپارچه سازی سیستم های هوشمند باور دارم که یک شرکت یکپارچه کننده سیستم ها یا استاد یکپارچه سازی سیستم ها می باید استاد در تکنولوژی باشد. اما علاوه بر آن چنان می پندارم که ما به عنوان یک شرکت تجمیع کننده سیستم ها باید استاد مدیریت دانایی و خرد و جاذبه برای پایدار کردن راهکارهای مفید و توسعه آن باشیم. 

صنعت ساختمان و تاسیسات و به ویژه کنترل، دارای تکنولوژی های نوین بسیاری است و این را می توان در محصولات و سیستم های شرکت هایی چون هانیول و غیره مشاهده نمود. اما آنچه در آن کمبود های آشکاری به چشم می خورد کمبود مهارت و یا مهارت لازم برای یکپارچه کردن سیستم های هوشمند است که براساس آن چه پیش تر خدمتتان عرضه نمودیم نه کار سازندگان و تولید کنندگان محصولات است و نه مشاوران و نه پیمانکاران و غیره. ما نیاز به حضور شرکت های تجمیع کننده ای در صنعت هوشمند سازی ساختمان در ایران داریم که بتوانند از همه ی این فناوری ها به گونه ای درست و هوشمندانه استفاده نموده و حاصل قابل قبولی ارائه دهند.

مرکز فناوریآفرش

Afaresh Technology Center

دکتر عباس اکبری

[1]smart building

[2]Internet of Things

[3]Big data

[4]system integrator

[5]LON

[6]BACnet

[7]MODBUS

[8]ASHELON

[9]integration

[10]Master system integrators (MSI)

[11]consultants

[12]distributors

[13]Building Management Systems (BMS)

[14]knowledge management

[15]People Process Technology

[16]Certificate of Origin

[17]Fire alarm

[18]Lighting